جستجو
-
۲تصویر
عریضه به نزهت الدوله
عریضه به نزهت الدوله درباره محاسبه جمعیت قریه امیرزکریا به خواست خانم و اینکه مردم نیاز به کمک نقدی فوری دارند، درخواست برادران آقا میرزا عبدالله درباره گرفتن پول از بابت باغ جهانگیر و توضیح دلایل آنان برای نفرستادن بقیه آرد به شهر و حمل به ملک زاده، اشاره به دادن حواله های گندم و جو به عنوان خانواری و جیره به باغبان و ساربان و قاطرچی، توضیح به خانم درباره دستور برای مساحت زراعت امیرزکریا و اینکه رعایا قدرت و توان ندارند و فروش گندم و جو به آنان به جای دادن پول نقد، و مطالبی درباره فروختن گندم به حاجی علی.
-
۱تصویر
نامه
شامل احوالپرسی، فرستادن نامه توسط مشهدی ولی، دریافت حقوقش و اینکه هنوز دو تومان مرحمتی همایونی را نگرفته، نظر خواهی از مخاطب در خصوص فروش گندم، نگرانی از احضار آقای مقتدر برای تحقیقات، سفارش نور چشمی صفیه خانم که تنها نماند، اشاره به پسر یوزباشی و اینکه نمی داند او فضولی کرده یا نه، اشاره به خشک شدن درختانش در اثر ندادن آب، فرستادن یک کوزه پنیر برای سرکار علیه، نگرانی از بابت جلال لشکر و سایرین، عرض سلام به سرکار علیه خانم و حاجیه خانم و نورچشمان، درخواست صحبت مخاطب با رئیس دفتر نظام وظیفه و مشغول کردن مرتضی خان آنجا، و درخواست اطلاع رسانی از اخبار زلزله در تبریز
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا به عمید لشکر؛ درباره وضعیت نویسنده در خصوص دادن مرخصی به فوج تبریز پس از دریافت تلگراف و نامه امیر سردار کشیکچی باشی از طریق امیرالامراء حیدرخان امیرتومان و دادن مقداری جیره به آنان؛ چون کتابچه ثبت جیره در دست نویسنده بوده و کامل نشده ناچار با مقرب الخاقان علی نقی خان سرهنگ که برای دیدن خواهرش به خوی می رفته همراه شده است؛ تصمیم برای رفتن به تبریز به منظور محاسبه عمومی قورخانه که با اطلاع از فوت دختر سرهنگ که عیال هژیرالملک بوده با وی به مرند رفته؛ دیدار با میرزا ابوترابخان؛ به این دلایل نتوانسته به حضور مخاطب برسد و از این بابت ناراحت است؛ پیشنهاد علی نقی خان سرهنگ برای دادن...